منطق جنجال برسخنان افروغ!!
این روزهاجنجال عجیبی برسرسخنان عمادافروغ دربعضی جاهاومحافل ایجادشده وحسب اطلاع،قشون کشی هایی برای حمله به ایشون صورت گرفته است.
گذشته ازمحتوای صحبت های ایشون دربرنامه ی پارک ملت – که جای بحث داره –نوع برخوردبا انتقادات درجامعه ی مادچارافراط وتفریط مزمنی است وبعضاًباعث می شودکه به جای متعادل کردن فضا ی جامعه،به متشنج نمودن آن اقدام شود.
این گونه برخوردبانقدومنتقدان درجامعه – صرف نظرازنوع انتقادات ومحتوای سخنشون – باعث می شه که فضای نقدازبین بره وکسانی که واقعاً نقد منطقی وسازنده ای هم دارند،ازموضع نقدگرایی عقب نشینی کنندوفضارامناسب نقدپذیری ندانند.چنین وضعیتی باعث رکودوپسرفت می شودومنجربه تعطیل شدنِ نظرات اصلاحی ونیزرشدفضای تملق وچاپلوسی گردد.وازسوی دیگرموجب تأییدسخن منتقدانی می شودکه معتقدندفضای نقددرکشورفضای بسیارتنگی است.
اگرواقعاً معتقدیم که درکشورفضای نقدپذیری حاکم است،درعمل هم بایداین رانشون بدهیم واگرپاسخی منطقی وحساب شده دربرابرسخنان منتقدان منصف یاغیرمنصف داریم ، به طورمنطقی مطرح کنیم.درغیراین صورت،بابرخوردفیزیکی وعجولانه وترورشخصیت منتقدان وبرخوردفیزیکی باافکارواشخاص منتقد،درعمل نشان می دهیم که می خواهیم بی منطقی یا ضعف منطق خودرابامشت وچماق جبران کنیم که این عین اعترافِ عملی به منطق ضعیف خودمونه.
من معتقدم که بابرخوردمنطقی ومعقول وحساب شده بامنتقدان،به خوبی می توانیم غلبه ی منطق خودمون رابرمنطق منتقدان نشون بدهیم.ومنطق غالب،نیازی به برخوردفیزیکی ندارد،مگردرجایی که طرفین ازمدارمنطق خارج شوندکه درآن صورت هم مراجع قانونی،فصل الخطاب خواهند بود.
به نظر می رسه که جنجال هادیگرکارایی پیشین راازدست داده اندومادردوران استقرارنظام اسلامی مان به سرمی بریم واین وضعیت اقتضامی کنه که به جای احساسات وعواطفِ عجولانه،منطق وعقلانیت برمسندِ قضاوت بنشیندنه عصبیت .
من سخنان افروغ رابه طورکامل شنیدم ودیدم وفعلاًنفیاًواثباتاًقضاوتی درموردسخنان ایشون نمی کنم.بماندبرای فرصتی دیگر.