وبلاگ نویسان قالب وبلاگ وبلاگ اسکین قالب میهن بلاگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه با دانشمندان در آمیزد، بزرگش شمرند و هرکه با فرومایگان درآمیزد، پستش بدارند . [امام علی علیه السلام ـ در سفارش به امام حسین علیه السلام ـ]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :40
کل بازدید :203512
تعداد کل یاداشته ها : 119
103/2/7
2:2 ص
موسیقی

بر بال شوق

      کبوتری هراسانم خدایا! که آرزوی بال گشودن، پرواز کردن، و جستنت  دلم را لبریز کرده است.

      ای افق هستی! به من بگوکیستی؟! از کدامین سو ای «بی سو» و «سو آفرین »! سوسوی عشقت را به آشیانه سینه ام رهنمون می شوی؟ پر و بال مهر تو است این، که در سایبان سیمین آن می آسایم و سایش بال های حقیقت را بر آسمان معرفتت نظاره می کنم به امید آن که کامم را ازناکامی برهانی و در رگ های وجودم خون معرفت بدوانی و رهنمونم شوی.

     تو را ای آشنای بیگانه ! من بارها کاویده ام و از غروب هجرانت ناله ها سروده ام و مرثیه ها سراییده ام. اما ...«من » هجران را زیسته ام نه «تو»! تو از فرط روشنی ات وصال راآشکارا زیسته ای. من غربت را زندگی کرده ام. به خودم می گویم:

تویی آیینه، او آیینه آرا         تویی پوشیده و او آشکارا

    اینک لبخند نگاه رئوفانه ات مرا به سودن در سایبان مهرت فرا خوانده است.

     اما قصه حیاتم .من نادان، تازیانه نادانی هایم را می خورم و بار سنگین غفلت هایم زخمهای ترمیم ناپذیری بر دوش روحم نهاده اند که جز طبیب دوار و دست شفابخش تو ترمیم نمودن آن زخمها را نمی تواند، چه سان نادان بودم که از حریم خواهشت پا فراترنهادم! بی خبر از آنکه این نافرمانی، فروافتادنی هولناک در پی دارد؛ فرو غلتیدن در بستر ناکامی، باختن خویشتن خویش.بی خبر از آنکه یاد تو را که سبزینه ترین گلواژه هستی است به دست فراموشی می سپارم و به دنبال آن گلبوته خودی ام را درکویر نسیان، زیان می کنم.

    ... اکنون که عطش یاد تو عطشناکم ساخته است و بلور اشک دیدگانم در شوق با توبودن، بر گونه هایم لغزیده است آشفته حالانه، پریشانی ام را در آغوش رافتت وپراکندگی ام را بر آستان انست گرد می آوردم.سرود تنهایی ام را در «با تو بودن »زمزمه می کنم.وحشتم و خروش بیگانگی ام را در طلوع وصالت فرو می نشانم و غم هجرانت را در ترنم حضورت.

      چه زیباست ...! غنودن در یاد تو! آرامش با تو؛ خواهش از تو! و شادی در نسیم تبسم رضای تو!

      من نمی دانم دلی که بی یاد تو می تپد، چگونه می زید؟! اگر نه این بودکه با هر تپشی «شکوفه ذکر»ی شکوفا می شود، و «آیت توحید»ی می روید و «دیده بینا»یی بصیرت می یابد و نهال معرفتی جوانه می زند، آن دل تاب تپیدن نمی توانست داشت، و خدای، آن دل را در سینه روح صاحبش نمی کاشت و هرگز نفیر زمزمه هستی اش رادر نیستان حیات، نمی نواخت.

ما عدم هاییم هستی ها نما        تو وجود مطلق و هستی ما

ما که باشیم ای تو ما را جان جان          تا که ما باشیم با تو در میان

یاد ما و بود ما از داد توست              هستی ما جمله از ایجاد توست

لذت هستی نمودی نیست را         عاشق خود کرده بودی نیست را

از دل و جان، شرف صحبت جانان غرض است           غرض این است وگرنه دل و جان اینهمه نیست


  
  

دوجمله پرمغزازدوعارف

یک روزعصر،عارف بزرگوارعلامه حسن زاده حفظه الله رادرخیابون صفائیه ی قم دیدم وپس ازسلام واحوال پرسی،ازایشون درخواست کردم که نصیحتم کنه،فرمود:

آلوده نشید،درس بخونید!آلوده نشید،درس بخونید!

این جملاتِ کوتاه وزیباروهرگزفراموش نمی کنم.

بعضی هافکرمی کنندکه بایداتفاق بزرگی بیفته تادرزندگی شون تحولی رخ بدهد،ولی،اتفاق های بزرگ،حاصل رخدادهای کوچک ولی مستمراست؛مثل بارونی که کم،امامداوم می باره وفوایدزیادی هم داره.

به عارف فقید،آیت الله العظمی بهجت رحمه الله گفته بودند:راه عرفان وسیروسلوک چیه؟فرموده بودند:

به هرچی که می دونیدعمل کنید.

(نقل به مضمون)

عمل،خودش معرفت زاست.

خداتوفیق علم وعمل به همه مون عنایت کنه.


  
  

وعده سرخرمن نماینده مجلس

      8سال پیش یکی ازکاندیداهای مجلس شورای اسلامی به یکی ازمحله های نزدیک ماتشریف آورده بودتابرای جذب آراء مردم درانتخابات سخنرانی کنه.وماروهم دعوت کرده بودندتادرآن سخنرانی حضورداشته باشیم.

      بعدازسخنرانی اش،من سؤال کردم که:بازهم ازاین طرفاوبه این محله تشریف می آریدیانه؟گفت:چرا،بازهم میام.راست هم می گفت.چهارسال بعدکه دوباره می خواست آراءمردم راجذب بکنه،اومد.وبازهم قول دادکه بیادوواقعاًآدم خوش قولی بودودوباره برموقع جذب آراء اومد.

     امسال هم تاحالادوباراومده وبرای جذب آراءمردم سخنرانی کرده.

     این هاروگفتم که بعضی هافکرنکنندکه برخی ازنماینده هابدقول هستندوبه قولشان عمل نمی کنند.

     تنهامشکلی که مردم راناراحت کرده،این بوده که چراپس ازانتخابِ این آقایون به نمایندگی مجلس،مجبورندچهارسال دوری این بزرگواران راتحمل کنندودم برنیارن.

     انصاف هم خوب چیزیه.گیرم که مردم بتونند،عدم ارائه خدمت ازسوی نمایندگی در4 سال راتحمل کنند،ولی تحملِ ندیدن نماینده دراین مدت چهارساله،سخت تره:هبنی صبرنا علی عدم خدمتک،فکیف نصبرعلی فراقک(البته احترام عبارت مولاامیرالمؤمنین علیه السلام سرجای خودش محفوظ)

     معلوم می شه که وعده های سرخرمن آقایون،واقعاًسرِخرمن وپس ازبرداشت کامل ازنمایندگی،عملی می شه وبرای دروکردن آراءمردم برای دوره ی بعدی،سرموقع ودربزنگاه حاضرمی شوند.

     خدمات آقایون دربُعدملی به عموم ایرانیان،محترم ومشکور،ولی مناطق کم جمعیت تررافقط نباید،موقع جمع آوری آراءبه یادآورد،بلکه درطول 4سال هم خوبه موردتفقدقراربگیرندونیازهاشون بررسی ودرحدتوان رفع بشه تااحساس نکنندکه داره ازاونااستفاده ابزاری میشه.

     به امیددیدارنماینده ی محترم درفصل کاشت.واستقبال ازایشون درفصل درو.


  
  

هنربدآموزی های صداوسیما

سریال های تلویزیونی وبرخی دیگرازبرنامه های سیماآن قدربدآموزی داردکه وقتی بچه های ابتدایی وراهنمایی ما پای تلویزیون می شینن،دلمون می لرزه که امروزوالآن،دوباره چه آشی برابچه هامون پخته شده؟البته اینابگم،درمقایسه باشبکه های تلویزیونی خیلی ازکشورای دیگه،صداوسیمای مابی نظیره،امابه هرحال،صداوسیمای مابه دنبال خودش«جمهوری اسلامی»رایدک می کشه ولذاانتظارمؤمنین ومسلموناازاین رسانه،اینه که درشأن جمهوری اسلامی باشه.

      کاش کارگردانای ماخیلی ازسریال هاروبراخانواده خودشون می ساختندوبعد،تأثیروبازخوردشادرمنزل خودشون ودربچه هاشون می دیدند وبعد،تصمیم می گرفتندکه برای میلیون هاآدم هم مناسب هست که پخش بشه یانه؟ولی هرکارگردانی ازظن خودش به قضیه نگاه می کنه ودلش هم به نگاه خودش خوشه.

      بسیاری ازدزدی ها،قتل ها،متلک پرانی ها،پدرومادرآزاری ها،اعتیادها،فرارازخانه هاومدرسه ها،خودکشی ها،انحرافات اخلاقی واجتماعی،تاحدودقابل توجهی ازفیلم هاوسریال هایی تأثیرمی پذیرندکه درآن هامی خواهندابروی مخاطبانشون رادرست کنند،ولی می زنندچشمشوناکورمی کنند؛می خواهندآفات یک انحراف اجتماعی مثل دوستی باجنس مخالف را-که ملهم ازفرهنگ غربی است-به تصویربکشند،امابه جای آفت زدایی،اصل این فرهنگ رادرذهن بسیاری ازنوجوانان وجوانانی که اصلاًدروادیِ این نوع دوستی هانیستند،جامی اندازندوچشم عقل اونهاروهم کورمی کنند.به عنوان نمونه،سریال فاصله هاو....

    لزومی نداردکه دربه تصویرکشیدن چنین مسائلی،همه جزئیات به تصویرکشیده بشه.بلکه ازخیلی ازمسائل می شه گذراردشد.ولی ظاهراَ درسریال های سالیان اخیر،گویامدشده که حتماًاین نوع دوستی هاحتماًکنجانده وترویج بشه که به نظرمیاد درسیمای مابرنامه ی راهبردیِ مدونی به صورت مرموزانه برای ایجادسبک زندگی غربی درجریان است که توسط کسانی که نمی توانند،بازبان صریح،حرفهای غربگرایانه شون رابزنند،بازبان هنر،اهدافشون راپیش می برندوکسی هم نیست که به این هابگه شماچی ازجون جوونای این مملکت می خواهیدکه دست ازسرشون برنمی داریدوهی زمینه های انحرافات تازه رابراشون فراهم می کنید.

    ازطرف دیگه،بالأخره صداوسیمابرای پرکردن وقت برنامه هاخودشاناچارمی بینه که ازکارگردان هاوبرنامه سازهابخوادکه برنامه بسازندتامباداباکمبودبرنامه مواجه بشن.برنامهسازها وکارگردان ها هم که برای گذران زندگی،ازخداشونه که هرجورشده،برنامه های باکیفیت وبی کیفیت،سالم وناسالم،بسازندتاجیبشون خالی نشه یاخالی نمونه.امامخاطبان،ماوشماکه محذوراونارونداریم.مانبایدخودمون وعمرمون وشخصیت وآینده بچه هامونابی هیچ سنجش وارزیابی ای به اونابسپاریم.مجبورنیستیم هربرنامه وسریالی را-صرفاً به خاطراین که وقتِ دیدنشوناداریم-ببینیم .ماهم براخودمون حق انتخاب قائل باشیم وبچه هامون روهم راهنمایی کنیم که انتخاب درستی بکنندوصرفاًازبرنامه های مناسب وباکیفیت سیمااستفاده کنندوازبرنامه های بی کیفیت ومضرسیماکه آسیب زاهستند،دوری کنند.

 یادمه یک مجری صدای ج.1.ما یک بارمی خواست مثال بزنه که مانبایدبه هرچیزی عادت کنیم.اون وقت می گفت:«مثلاًمانبایدبه نمازخوندن دراول وقت عادت کنیم!»آیااین طوربرنامه هادرشأن صدا-وسیما-ی ماست؟

اگربرخی کارگردان هاوبرنامه ریزان صداوسیمابه خاطرپول مجبورندبرنامه های بدآموزوبی کیفیت و...بسازند،لطفاًترتیبی اتخاذکنیدتاتحت پوشش مراکزحمایتی خیریه قراربگیرند تاازاین جبراقتصادی دربیایندومردم نیزدمی ازدستشان بیاسایندوفرهنگ دینی واسلامی ماراه شکوفایی اش رابی مانع طی کند.


90/10/13::: 1:27 ص
نظر()
  
  

فضای غم انگیزسریال های سیما

همون طورکه دوستان می دونن،بسیاری ازفیلم های- مخصوصاً- خانوادگی که ازسیماپخش میشه،فضای غم انگیزوحزن آلودی داره ومخصوصاًباتیتراژهای ابتدایی وانتهایی شان،احساسات غم افزایانه راهم به جوشش در می آرن.واین فیلم هاهم معمولاًدرساعاتی ازشبانه روزپخش می شن که مردم نیازبه استراحت وتمدیداعصاب ونشاط وشادابی دارن.

     مردم به اندازه ی کافی،بامشغله های پرزحمت وغم آلودروبه رومی شن ودیگه نیازی به غم آلودترکردن اذهان ودلهانیست.

     این گونه فیلم هاوسریال های حزن انگیز،غیرازسرگرم کردن مخاطبان،بایدفضای نشاط وامیدِ بیشتری رادردلهای مردم ایجادکنندتاانرژی بیشتری برای بهبودفضای زندگی وکارداشته باشند،ولی متأسفانه برخی ازکارگردانان انگاریادنگرفته اندکه امیدایجادکنند؛یادنگرفته اندکه نشاط آفرین باشند؛یادنگرفته اندکه جنبه های شادی بخش زندگی رابه تصویربکشند.وقتی بااین سؤال مواجه می شن که چراسریال هاوفیلمهاتون غم انگیز وپرازجنگ ودعواست؟جوابشون اینه که این هادرزندگی واقعی جاری است.

    حرف من اینه که مگه زندگی واقعی درهمین جنگ ودعواهایی که درفیلماتون بزرگش می کنید،خلاصه می شه؟چرافقط نیمه ی خالیِ لیوانِ زندگی رامی بینید؟اگرزندگی واقعی – همون طورکه شمامی گید – پرازغم وغصه وجنگ ودعواست،شماکه باانعکاس این واقعیت ها(!)بدترش می کنیدودوباره برغم وغصه هاوجنگ ودعواهای مردم،اضافه می کنیدودوباره وچندباره،غم وغصه وجنگ ودعواالقامی کنید.آیابهترنیست،بیاییدوروی دیگرزندگی ونیمه ی پرلیوانِ زندگی رابیشترببینیدوزندگی های شادوآرام وبی جنگ ودعوایاکم دعوارابه رخ مردم بکشیدتامخاطبان،بااین روی زندگی هم بیشترمواجه بشن وقدرچنین زندگی وآثاروفوایدآن راهم بدانندوببینندوراهِ نشاط وشادابی رابیشترپیداکنند؟

     من معتقدم می شه عناصرهنری را درفیلم های پرنشاط خانوادگی هم به کارگرفت تافیلم وسریال جذاب باشه واشتیاق وانتظارلازم رابرای دنبال کردن فیلم وسریال درمخاطبان حفظ کنه.

      بنده خودم که اصلاًفیلم های غم انگیز،نه می بینم ونه کسی روبه دیدن این جورفیلماتشویق می کنم واگه بتونم افرادروراهنمایی می کنم که به امورشادترودرعین حال شرعی بپردازند.فیلم های مذهبی تاریخی،بسیارخوب ساخته می شن وهمین طوربعضی ازفیلم های خانوادگی هم بدنیستندولی درمجموع،نیازبه تغییرزاویه ی نگاه کارگردانانمون داریم.به امیداون روز.


90/10/12::: 6:40 ع
نظر()
  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ وقتی مسیرزندگی درلابلای هزاران پیرایه ی غیرضروری گم می شود،ماازدیدنِ سیمای واقعی زندگی،ناتوان می شویم وعمرمان درمسیری که مطلوب مانیست،سپری می گردد.
+ سلام ازهمه دوستانی که دراین مدت لطف کردندوبرای من پیام فرستادند،متشکرم
+ سلام